به رسم ادب، سلام
با تشکر فراوان از دو بزرگوارِ عزیز، دختر خرداد و جَوون تنها که بنده رو به این چالش دعوت کرده بودند و متاسفانه بنده یه مدتی نبودم و کلاً دیر رسیدم ولی چون قول دادم نوشتم :)
ای کاش می شد همه حرف ها رو مو به مو نوشت و اسم برد و بعد واقعاً به گذشته برمی گشتم :)

سلام
این نامه هیچ وقت به دستت نمی رسد الا به واسطه ی معجزه و اگر معجزه شود نمی دانم این نامه در چه سنی به دست تو می رسد. این نامه را برای سن ۱۲ سالگی ات می نویسم، خوب می دانم حرف گوش کن نیستی، ولی قول بده این نامه را به کسی نشان ندهی. من تو هستم، اما در آینده، خوب بدان ضربه های سنگینی خوردم که قابل جبران نیستند و تنها راه جبران بازگشت به گذشته است یعنی الانِ تو و تنها لازمه ی آن یک معجز می باشد. سعی کن درس بخوانی و هر بار پس از پایان مدرسه مستقیم به خانه بازگردی و کنار آن بچه ها که بی هوا و بیراه توپ بازی می کنن وقتت را هدر ندهی. معلم ریاضیت را دریاب، هیکل درشتی دارد و ترسناک اما دلش به حال تو می سوزد. فکر و خیالت را کنار بگذار و از جزیره اسرار آمیز بیرون بیا، چون واقعیت ندارد و تنها واقعیت ممکن حال است، همان الانِ خودت. فکرت را متمرکز کن و درس بخوان و خواهش می کنم سراغ آن پسر که از فامیلتان است و درخیابانتان قرار دارد نرو، تباه می شوی، به تو حسادت می کند و بدرد تو نمی خورد، آنقدر بگویم که اگر به حرفم گوش ندهی هیچ وقت پیشرفت نخواهی کرد. می دانی؟ ای کاش می شد با این عقل به گذشته بازگردم و جبران کنم، قدر بدان.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کیک توت فرنگی ونوس گرافیک server1010 Auto Car Repair Tech پایگاه حامیان جلال ایری درقلعه جیق بزرگ خصوصیات سگ شکاری شیهواهوا Andrew پرچم Denise